یه کسی داشت پشت تلفن میگفت که میخواد برای برادرزادش بیاد خواستگاری من!
(از خاصیت های شهر کوچیک اینه که میتونی سه سوته ازدواج کنی،سنتی!)
خب فکر کنید چه عکس العملی نشون داد؟
شروع کرد پشت تلفن به فحاشی.
فحاشی به من و اون کسی که میخواد منو بگیره.
بدون هیچ دلیلی،هیچ بحثی،حرفی....یهویی.
یارو هم نمیدونم چی میگفت که این بدتر فحش میداد.ناموسی.
بشقاب از دستم افتاد و هزار تیکه شد.
فوری برگشتم توی اتاقم.از ظهر تا حالا انقدر شوکه شدم که نتونستم از جام تکون بخورم.مگه چی کار کرده بودم؟
تا کی؟...برچسب : نویسنده : sazdahanii بازدید : 205